مدیریت ریسک : تجارت غیر رسمی در اندونزی

مدیریت ریسک : تجارت غیر رسمی در اندونزی

نویسندگان:   هانس دایتر ایورس[1]   و    اوزای مهمت[2]

مترجم : دکتر حبیب اله فصیحی

چکیده :

تجار خرد در جریان انجام فعالیت­های اقتصادی خود با ریسک و عدم اطمینان روبه­ رو هستند . بر اساس برآوردهای کلان از تجارت غیررسمی در جاوه مرکزی در کشور اندونزی ، شرایط اقتصادی بخش تجارت غیررسمی و راهبرد ریسک­گریزی مورد تحلیل قرار گرفته است . به خصوص این که تجار خرد ناگزیر از حل معضلات تجار از طریق رهانیدن خود از اضطرارات اخلاقی شراکت و بازتوزیع  با وابستگان و همسایگان هستند . به حداقل رساندن صورت­برداری از موجودی با تکمیل موجودی به صورت روزانه ،اجتناب از اعتبارات درازمدت  و رسمیت دادن به روابط خود با موسسات دولتی از جمله راهبردهای فرار از ریسک هستند . در این مقاله  خط­مشی­های اتخاذ شده در راستای هدایت تجار خرد برای کاهش ریسک و حفظ موقعیت تجاری ، مورد بحث قرار گرفته­اند .

1- مقدمه : تجارت توام با ریسک

تجارت خردی که در بخش غیررسمی انجام می­شود ، فعالیتی همراه با ریسک است . سهولت ورود ،اغلب سرعت خروج را نتیجه می­دهد . با وجود ماهیت پرریسک این بخش ، در ادبیات مربوط توجه کمی به این معضل جدی معطوف گردیده و این امر با ادبیات مربوط به توسعه اقتصادی که در آن تجزیه و تحلیل ریسک یک ابزار کاربردی است ، در تناقض آشکار قرار دارد . ارزیابی ریسک در بازاری که شرایط آینده­ی آن غیر قابل پیش­بینی است ، رویه­ای استاندارد در ارزیابی پروژه یا معاملات ارز خارجی و نیز طرح­های تثبیت درآمدهای کشاورزی است .

آیا واقعا ریسک چیست ؟ به زعم اقتصاددانان، ریسک وضعیتی است که در آن احتمال کسب برخی نتایج ،دقیقا مشخص نباشد . جامعه­شناسان ،ریسک را پیامدهای ناخواسته یک عمل منطقی می­دانند . با در نظر داشتن بخش غیررسمی، ریسک به عنوان احتمالی که یک تاجر جدید خرد به پایداری نائل گردد ، تعریف  خواهد شد . یعنی ظاهر شدن به عنوان  یک کارآفرین سودمند در حال رشد که اصولا از طریق جذب کارگران و کسب مجوزهای ضروری تجارت از مسئولین مربوط، سرمایه گذاری خود را تثبیت و رسمیت می­بخشد.

اما ملاک سودمندی از نظر تجار خرد چیست ؟شایان ذکر است که این تجار تصورات روشنی از اصطلاحات درآمد ، هزینه و سود ندارند و این حقیقتی است که با نرخ بالایی از ناکامی توام می­گردد .

           بر این اساس یکی از اهداف مهم مقاله­ی اخیر ، مستندسازی ریسک و نااطمینانی و پیامدهای آن در بخش غیررسمی اقتصاد اندونزی است . این مطالعه برخی اطلاعات منتج از مطالعات میدانی در جاوه مرکزی را مورد استفاده قرار می­دهد .

          بخش دوم مقاله ادبیاتی را عرضه می­دارد که در آن برآوردی از رشد و تکامل بخش غیررسمی  در اندونزی مجسم گردیده است . بخش سوم ارزیابی ویژه­ای از تجارت خرد در ماه­های اگوست تا اکتبر سال 1992 ارائه می­نماید . بخش چهارم یافته­های تجربی پیمایش را از نظر ریسک و نااطمینانی خلاصه می­نماید .  بخش پنجم سیاست اجرایی یافته­ها را به­ویژه در خصوص راهبردهای کاهش ریسک که بر محور رسمی­ساختن وسیع­تر است ، نمودار ساخته و بالاخره بخش ششم نتایج اصلی مقاله را خلاصه می­کند .

2- بحث بخش غیررسمی

          به منظور ارزیابی شایسته­ی تحقیقات مربوط به بخش غیررسمی و کسب اعتماد نسبت به سیاست اتخاذ شده ، لازم است که نگاهی اندیشمندانه­تر به موضوع داشته ، منشاء این مفاهیم را دریابیم و در باره موضوع بیش­تر تفکر نماییم .

          تقسیم کردن اشتغال به دو بخش رسمی و غیررسمی ابتدا  درسال 1973به وسیله­ی هارت[3] مطرح گردید و این موضوع سریعا توسط اداره بین­المللی کار  در هنگام ماموریت وی در کنیا در اوایل سال 1973  و متعاقب نتایج حاصل از برنامه اشتغال جهانی اداره بین­المللی کار ،نهادینه شد . از همان ابتدا، مفهوم بخش غیررسمی موضوع مباحثات گسترده­ای قرار گرفت . توجه پژوهش­های اخیر بر دو منظر مهم متمرکز گردیده است : الف) تعریف بخش غیر رسمی بر پایه معیارهایی چون اندازه، پایداری ، و جایگاه قانونی و  ب) رابطه­ی آن با فقر ، و به عبارت دقیق­تر قابلیت پذیرش آن از جانب نیروی کار فقیر .

          در آغاز ،دیدگاه غالب این بود که بخش غیر رسمی لشکر ذخیره­ و گذرایی از مهاجرین روستایی است که در صف­های غیرقابل رویتی در انتظار فرصت­های شغلی در بازار نیروی کار فوق­العاده پرازدحام شهری قرار دارند . به تدریج روشن شد که در آینده­ای قابل پیش­بینی ، بخش غیررسمی پدیده­ای کم و بیش ثابت و دائمی در کشورهای درحال توسعه بوده است . ویکتور توکمن[4] رئیس سابق دپارتمان اداره بین­المللی کار در برنامه­ریزی اشتغال ، سرآمد دیدگاه­های خوش بینانه در مورد بخش غیررسمی بوده است . وی خاطرنشان ساخته که صرف نظر از مسائل مربوط به تعریف بخش غیررسمی ، این بخش، منبع مهمی از خود اشتغالی بوده و و فرصت­های درآمدی برای کارآفرینان فراهم آورده است .  بنابراین دولت­های کشورهای درحال توسعه بایستی سیاست­های حمایتی برای این بخش داشته باشند . مطالعات چندی که توسط اداره بین­المللی کار در زمان تصدی آن به وسیله­ی تاکمن مورد حمایت  قرار گرفته نیز نگاه­های خوش بینانه­ای را مطرح ساخته­اند .

          در میان دانشگاهیان نیز بخصوص جامعه­شناسان و جغرافی­دانان به بخش غیر رسمی نگاه مثبت داشته­اند . در این میان دی سوتو[5] (1986)  و مک گی[6] (1989) اذعان داشته­اند که بخش غیررسمی فرآیندی عمیق و جدید از بهره­برداری طبقاتی از نیروی کار در دولتی است که در آن گرایشات قوی سرمایه­داری حاکم است . به­ویژه این گونه مطرح شده که بخش غیررسمی به دلیل رابطه­ی نزدیک آن با تولید خانوادگی موادی که تحت هدایت بازار نیست ، بازمینه­سازی سطح دستمزدهای پایین­تر از هزینه بازتولید نیروی کار ، واقعا به بخش رسمی کمک هزینه اعطا می­نماید . اما صداهای انتقادآمیزی نیز در این میان شنیده می­شود که به قدرت تحلیلی این مکتب فکری تردید روا می­دارند .

          در دهه­ی 1980، مباحث مربوط به بخش غیررسمی از موضوعات مفهومی فاصله گرفته و و به سمت موضوعات هزینه­های اجتماعی تعدیل ساختاری تحمیل شده از سوی بانک جهانی و برنامه­های ایجاد موازنه و ثبات معطوف گردیدند . به علاوه این برنامه­ها در زمینه­ی هزینه­های اجتماعی بالای تعدیل و از همه واضح­تر به­خاطر اثرات منفی آن­ها روی اشتغال نیروی کار فقیر ، مورد انتقاد قرار گرفتند . در یکی از بانفوذترین گزارشات حمایت شده از جانب سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونیسف) شخص منتقد این­گونه مطرح ساخته که برنامه­های تعدیل اقتصادی در بخش­های غیررسمی فاقد چهره انسانی بوده و شواهد ،گواه آنند که هزینه­های بالای تعدیل ،گروه­های آسیب­پذیر را به سمت بخش­های غیررسمی سوق می­دهد .

           بانک جهانی در آغاز  مخالف مفهوم بخش غیررسمی و نگرش مثبت به آن بوده و بیش­تر به کارآمدی پایاپای بودن بازار کار نئوکلاسیکی اعتماد داشت .برای مثال بازتاب دیدگاه نئوکلاسیکی بانک جهانی را در نظرات مازمودار[7](1989) می­توان یافت که از نیروهای عرضه تقاضا در بازار نیروی کار مستقلی که به طرز کارآمدی پایاپای بوده و فاقد مداخله­ی دولت می­باشد، ناشی شده است . آن­چه در این بازار مورد نیاز است انعطاف­پذیری زیادتر دستمزدها و حذف جمود تامین اجتماعی است که از تحرک نیروی کار می­کاهد .پس از آن مازومدار و همکار پژوهشگر وی شواهدی از 12 کشور نمونه درحال توسعه ارائه می­دهند که نشان می­دهند می­توان از طریق پایین آوردن دستمزدهای نسبی ، کارآمدی بازار نیروی کار را افزایش داد . از منظر بالا رفتن هزینه­های تعدیل ساختاری ، بانک جهانی بعدها ناگزیر از توجه به ابعاد اجتماعی  و منظور داشتن سرمایه­ای برای حمایت از قربانیان تعدیل می­گردد .

          پس از دو دهه تحقیقات و مباحث متناقض پیرامون بخش غیررسمی ، به نظر می­رسد که برخی همگرایی­ ها در این باب ظاهر شده­اند . در حالی که بانک جهانی موضع محافظه­کارانه­ای در پیش گرفته و نیاز به تعدیل اجتماعی را گوشزد می­نماید ، دفتر بین­المللی کار خاطرنشان می­سازد که بخش غیررسمی برای برنامه­ریزان و سیاست­گذاران و از آن جمله برای خود این اداره در دخالت برای تعیین موازنه متناسب میان بخش­های رسمی و غیررسمی ، به معمایی تبدیل شده است .

          بخش غیر رسمی در سطح محلی به صورت اقتصاد سایه ظاهر می­گردد زیرا یکی از مهم­ترین ویژگی­های آن ، فقدان اطلاعات از سازو کارها ی آن، از سازمان اجتماعی و اقتصادی آن و از جذب نیروی کار و سرمایه در آن است . هم­چنین مطابق منطق مرسوم ، این بخش تا حد زیادی دور از کنترل دولت­ها قرار دارد .پژوهشگران حوزه­ی اقتصاد پنهان هنوز راه درازی در پیش دارند تا بتوانند رهنمودهایی متقن و سیاست­های اجرایی مناسب و کارآمد برای شاغلین بخش غیررسمی و ایجاد معیشت پایدار برای  میلیون­ها نفر از آین مردم ، پیشنهاد نمایند . پرواضح است که اطلاعات بیش­تر و بهتری در مورد بنیان و سازوکار بخش غیررسمی مورد نیاز می­باشد .

          در اندونزی مفهوم بخش غیررسمی با کتاب کارشناس دفتر بین­المللی کار( ستورامان[8] )تنها اندک زمانی پس از اولین کاربرد آن در مطالعات هارت در غنا ، وارد ادبیات شد . این مفهوم با وضعیت اداری نیز همخوان بوده و در رهنمود دولتی GBHN و برنامه پنج­ساله اندونزی(REPEITA) مورد استفاده قرار گرفته است . تغییر در راهبرد توسعه اندونزی از تولید محوری به رویکرد توسعه منابع انسانی برای دومین بار مفهوم بخش غیررسمی را در برنامه ششم توسعه که از سال 1994 آغاز شد ، قرار داد .

          اما مفهوم بخش غیررسمی به دلیل ارزش تحلیلی آن یا رابطه تجربیش ،چندان­که باید در اندونزی

مقبولیت نیافت چراکه به نحو مطلوبی با سنت اصحاب قلم در اندونزی همخوان نشده بود . بخش­های رسمی و غیررسمی به اقتصاد دوگانه مطرح شده به­وسیله­ی بوک[9] شباهت دارند در حالی که بخش غیررسمی دربردارنده­ی تمامی مشخصات یک اقتصاد پیچیده به ترتیبی است که گیرتز[10]  تشریح نموده است . در همه­ی این سه مورد یعنی: "بخش شرقی " ، "بخش پیچیده " و " بخش غیررسمی " ، اقتصاد و جامعه ، سازمان نیافته ، توسعه نیافته و ایستا ، تعریف می­گردند . گرچه در سال­های پاره­ای مطالعات این دیدگاه را به چالش کشیده­اند. یکی از اهداف عمده این مقاله آن است که تغییرات پویایی را که در بخش غیررسمی اتفاق افتاده ، بیان نموده و برخی از پیامدهای این فرآیند را خاطرنشان سازد .

          با وجود این همه توجیهات مفهومی ، بخش غیررسمی فعالیت­های اقتصادی خویش­فرما و کوچک مقیاسی که گاه انفرادی و گاهی به صورت خانوادگی  و گروهی انجام می­شود را در برمی­گیرد. تجارت در آن برجسته است اما بیش­تر تولیدات دستی ،محصولات صنایع کوچک ،خدماتی با ماهیت گوناگون و کشاورزی سنتی را شامل می­شود .

3- ارزیابی بخش تجارت غیررسمی

                اندونزی یکی از بزرگ­ترین بخش­های غیررسمی در جهان را دارد . در حقیقت ، همان­طور که جدول (1) نشان می­دهد ، بیش­تر شاغلین در اندونزی در بخش غیررسمی مشغول هستند . اداره آمار اندونزی بخش غیررسمی را  "خوداشتغالی توام با کارگران فامیلی" تعریف نموده است . در مقاله اخیر نیز این تعریف مد نظر قرار دارد .

جدول (1) سهم اشتغال غیررسمی در بخش­های منتخب در اندونزی طی سال­های 1980 و 1990

بخش

درصد در بخش غیررسمی

1980

1990

کشاورزی

31/82

08/83

معدن

62/57

61/12

فرآوری تولیدات(صنعت)

23/45

74/28

برق

21/21

47/10

ساختمان

80/32

93/25

تجارت

73/88

08/85

حمل و نقل

21/43

71/48

مالی و بانکی

05/10

66/03

دیگر خدمات

17/34

54/20

مجموع

11/69

39/63

منبع : سرشماری جمعیتی 1980 و 1990

          از این منظر ، برنامه ریزان توسعه در اندونزی بخش غیررسمی را به عنوان نقطه کانونی هدف قرار داده­اند . در برنامه پنج­ساله ششم که از سال 1994 آغاز گردید ، مداخلات اقتصادی گسترده­ای برای ارتقاء سطح تولید و درآمد کارگران بخش عیررسمی در نظر گرفته شد. به منظور توانمند سازی برنامه­ریزان توسعه ،جهت نهادینه­سازی توصیه­های خود نیاز به ایجاد  یک پایگاه اطلاعاتی قوی احساس می­شد . در این راستا برای جاوه مرکزی پیمایش بخصوصی طراحی و برای ماه­های اگوست تا اکتبر 1992 مورد عمل قرار گرفته است .

          این پیمایش در اداره کلاتن[11] جاوه مرکزی  که تخمین زده می­شود 21درصد مجموع شاغلین بخش تجارت اندونزی مربوط به این ایالت باشند ، جای گرفته است . یخشی از پرسش­نامه  بر پایه طرح­های پیمایشی دفتر مرکزی آمار تنظیم شده و بخش دیگر آن که سوال­های اختصاصی است بالاجبار باید شرایط محلی را اصلاح نمایند . سوالات اضافی دیگری هم تحلیل دقیق­تری از شرایط بخش غیررسمی را اجازه می­دهند .

          پرسش­نامه فوق با در نظر گرفتن نظرات اندونزیایی­ها و مخصوصا جاوه­ای­ها تهیه شده بود . پیمایش، ناحیه طبقه بندی شده­­ی نمونه­ای را که شامل 331 نهاد دربردارنده­ی افراد خوداشتغال در بخش تجارت در  شهرها و روستاها و نماینده نهادهای کوچک و متوسط بود شامل می­گردید . نمونه­های بعدی بزرگ­ترین گروه­ها را که تجار خرد خود اشتغال و دست­فروشان مواد غذایی را شامل می­شدند ، دربرمی­گرفت . پیمایس هم­چنین اطلاعاتی از 600 کارگر خانوادگی که مزدی دریافت نمی­کردند را عرضه می­نمود .

­ رویه­ای نمونه­ای، مشابه پیمایش­های ملی نمونه­ای دفتر مرکزی آمار ، اما در مقیاس کوچک­تر و مستقل از داده­های بلوک­های نمونه دفتر مرکزی آمار ،به کار گرفته شد . دو ناحیه نمونه نمایانگر  یک ناحیه شهری و یک ناحیه روستایی منتخب بودند. در این نواحی ، 5 بلوک نمونه، نماینده­ی 5 ناحیه اقتصادی سیاسی زیر هستند :  

بلوک الف : پاسار[12] (بازاری که توسط دولت محلی به تملک درآمده است )

بلوک ب : لوآر پاسار[13] ( ناحیه تجاری دقیقا در خارج از بازار رسمی )

بلوک ج : کاکی لیما[14] ( خیابانی که در آغاز به­وسیله­ی دست­فروشان خیابانی مورد استفاده قرار می­گرفت )

بلوک د : توکو[15] ( ناحیه­ای تجاری با مغازه­های کوچک و متوسط )

بلوک ی : کامپونگ[16] ( ناحیه­ای مسکونی با مغازه­های کوچک و تجار دوره­گرد )

          تا جایی که امکان داشت در داخل یا مجاور مکان­ها ، مذاکراتی انجام شد تا از صحت اطلاعات گردآوری­شده اطمینان حاصل گردد . پیمایش، مجموعه اطلاعات زیر را یه دست داد :

الف) اطلاعات مربوط به نیروی کار

اطلاعاتی از نیروی کار جمع­آوری  می­شدند که با اطلاعات موجود در سطح ملی یا ایالتی ،قابل مقایسه باشند .

ب) اطلاعات مربوط به سرمایه­گذاران بخش تجاری

پیمایش، تحلیل دقیقی از انواع بهره­برداران ، منابع مالی ، سرمایه اشتغال ، بازده و سود سرمایه­گذاری به دست داد . هم­چنین تعداد شاغلان ، تعداد کارکنان فامیلی ، دستمزد و پرداخت­های ویژه ، مد نظر قرار گرفتند . نیز این اطلاعات تفاوت میان سرمایه­گذاران بخش رسمی و غیررسمی را مشخص کرده و بر وسعت بهره­برداری­ها، ظرفیت جذب نیروی کار ، تسهیلات و مشکلات وارد ساختن بخش غیررسمی و اهمیت گذشته و پیش­بینی­شده­ی سرمایه­گذاران تجاری کوچک و متوسط دلالت داشتند .

ج) تاثیر برنامه­های دولت بر بخش تجاری

          پاسخ­دهندگان مورد سوال قرار می­گرفتند تا اطلاعاتی در این خصوص فراهم آید که آیا آنان به آموزش­های دولتی یا دیگر برنامه­های کمکی دسترسی داشته­اند یا خیر ؟ به علاوه ، رویه­های صدور پروانه ، ثبت ، پرداخت بها و دست­رسی به تسهیلات اعتباری مورد ارزیابی قرار می­گرفت .

          اطلاعات برگزیده از این پیمایش، اکنون از منظر ریسک و راهبردهای ریسک­گریزی مورد تحلیل قرار خواهند گرفت .

4- ریسک و عدم اطمینان در بخش غیررسمی جاوه

الف) ریسک و ریسک ­گریزی

                        ریسک تجارت در بخش غیررسمی را می­توان با نرخ شکست تجارت تبیین نمود . این نرخ را می­توان به عنوان نسبت تجار خرد ورشکست شده به کل تجار در یک بازار معین بیان نمود . علت اصلی شکست تجارت در بخش تجارت غیررسمی، شرایط فوق­العاده پرریسکی است که رودرروی  این تجار قرار دارد . به نظر می­رسد اغلب تجار ، به­خصوص تجار تازه­وارد ، که به دلیل فقدان دستمایه کافی  ناگزیرند به تجارت­های کوچک بپردازند ، ریسک و نااطمینانی پیش روی خود را دست­کم می­گیرند . طریقه­ی برآورد مفید به ویژه با 5 منبع ریسک آمیخته شده است : 1- نوسان شرایط بازار  2- فشار فرهنگی برای بازتوزیع سود میان خویشاوندان ، همسایگان  و کارمندان دولت  3- شناخت محدود تجار از مفاهیم کلیدی چون : درآمد ، هزینه  و سود  4- شکست در تقسیم هزینه­های کارکنان خود اشتغال یا کارکنان فامیلی که مزدی دریافت نمی­دارند   5- تنزل ناکافی سرمایه کاری . شواهد ذکر شده در زیر نشان می­دهند که منبع اصلی سرمایه کاری ، سرمایه شخصی است .

          راهبرد اصلی معرف تجار خرد ریسک­گریزی است . آن­ها ساعت­های متمادی کار می­کنند ، با  اختلاط مفرط مال­التجاره ، به کار خود تنوع می­بخشند ، درآمدهای تکمیلی در کشاورزی یا  درجای دیگر می­یابند ،مقدار کمی کالا را مورد تجارت قرار می­دهند و از همه مهم­تر این که هزینه­های مختلفی از تجارت خرد را برخویش فرض می­دانند . به­طور خلاصه ، آنان سود را به ازاء هر واحد از زمان به حداقل رسانده و کوشش می­کنند تا با ساعات طولانی کار این برگشت اندک سرمایه را جبران کنند . از میان تجار خرد نمونه مورد مطالعه در این­جا ، 5/87 درصد کارگران در تمام روزهای ماه (بدون تعطیلی) کار می­کردند و یک­سوم در هر روز 10 ساعت  و بیش­تر کار می­کردند .

ب) درآمد ، هزینه و سود

                        تجار خرد  کارآفرینانی هستند که در پی سود مطمئن هستند . انتظار درآمد مطمئن اغلب تجار خرد، ریشه در هنجارهای فرهنگی دارد . برای اکثریت ، هنجار فرهنگی پذیرفته­شده ، مجموعه­ تثبیت­شده­ای از نیازها و انتظارات است که در الگوی انتظار درآمد روزانه منظم و دائمی تجلی یافته است . به محض این که درآمد مورد هدف تحقق یابد ، کار را به حالت تعلیق درآورده و از درآمد حاصله برای تامین نیازهای اساسی خانوار بهره می­گیرند . نیز گروهی کوچک از این تجار هستند که انتظاری فراتر از درآمد ثابت داشته و بیش­تر ریسک می­کنند تا موقعیت خود را ارتقاء بخشند . برای این گروه به تناسب تغییرات قابل ملاحظه­ی شرایط بازار ، درآمد حاصل از تجارت خرد ، نوسان پیدا می­کند .

          اطلاعات حاصله از پیمایش تجاری اخیر نشان دادند که تجاری که به تازگی در عرصه­ی تجارت وارد شده­اند ، ریسک را می­پذیرند و نااطمینانی را تحمل می­کنند . این موضوع در نوسانات روزمره­ی میانگین سود های ناخالص ملحوظ می­باشد . تجار باسابقه ریسک و درآمد خود را کاهش داده و بنابراین قادر بوده­اند که از شکست کامل اجتناب نمایند .

          تاجر خرد به دلیل ناآشکاری عملکرد هدف ، یک بهینه­ساز نیست . اصطلاح اندونزیایی معادل سود ،آنتونگ[17] است که به مفهوم عایدی یا منفعت بوده و از مفهوم آنتونگ بریش [18] که به معنای سود خالص است ، متفاوت می­باشد . اصطلاح دوم معنایی مشابه ( نه کاملا یکسان ) با مفهوم استاندارد سود در اقتصاد یعنی مازاد برگشتی شاغل دارد که به صورت باقی­مانده­ی جمع درآمد تقسیم بر جمع هزینه، محاسبه می­گردد .

           مفهوم هزینه­های تاجر خرد نیز ناقص و گمراه­کننده است . شایع­ترین کار  این است که هزینه­هایی چون هزینه کالاهای فروخته­شده ، دستمزدهای پرداختی به شاغلین ، هزینه­های حمل و نقل  و هزینه­های ناشی از  پرداخت بها را از درآمدروزانه ناخالص ناشی از تجارت ، کسر نماییم . در این جا هزینه­های مربوط به نیروی کار و افت سرمایه ، به حساب نیامده­اند . هم­چنین هزینه خود اشتغالی و هزینه­های مربوط به کارکنان فامیلی که عملا چیزی دریافت نمی­دارند ، ارزش مقداری صفر را به خود اختصاص می­دهند . به همین دلیل ، آنتونگ به عنوان سود ، سودمندی واقعی را با اغراق گواهی می­نماید . در صورتی که مجموع 2000 روپیه اندونزی را به عنوان حداقل روزانه یا به عنوان دستمزد نیروی کار غیرماهر کشاورزی ( یعنی هزینه معیار نیروی کار در بازار کار روستایی) در نظر بگیریم ، بسیاری از شاغلین در تجارت خرد با یک زیان کوچک ، ورشکست می­گردند . از این رو تجارت خرد غیررسمی به صورت انبوه مغازه­های کوچک ( وارونگ[19] ) یا دکه­های فروش (کیوز[20]) ظاهر می­گردد که ممکن است  در یک توالی سریع ، در چرخه­هایی که با تزریق سرمایه همگام می­شوند ، با خاتمه دادن و نتایج ناشی از تزریق دوباره­ی سرمایه یا نیروی کار اضافه ، باز یا بسته شوند .

شکل (1) پیامدهای حاصل از راهبردریسک گریزی: نوسان سود شاغلین قدیمی و تازه وارد بخش تجارت

جدول (2) درآمد حاصل از تجارت در سطح پایین­تر یا بالاتر از هزینه فرصت نیروی کار کشاورزی

بخش تجارت غیررسمی

بخش تجارت رسمی

مرد

زن

مرد

زن

حداقل دستمزد( روپیه اندونزی)

1750

2500

1750

2500

پایین­تر از هزینه فرصت (درصد)

9/50

7/37

20

8/15

بالاتر از هزینه فرصت (درصد)

1/49

3/62

80

2/84

منبع : پیمایش بخش تجارت غیررسمی در جاوه مرکزی 1992

          درآمد حاصل از تجارت به میزان قابل ملاحظه­ای تغییر می­نماید اما معمولا پایین است . درآمدهای روستائیان هم همین­طور است . نیمی از زنانی که در بخش غیررسمی به تجارت می­پردازند سود ناخالصی کم­تر از نرخ متوسط دستمزد مردان شاغل در بخش کشاورزی دریافت می­دارند . مردان معمولا وضع بهتری دارند . در بخش تجارت رسمی ، نتایج برعکس می­گردد . مردان و زنان بسیاری هستند که در سرمایه­گذاری تجاری خود ، عایدی بیش از حداقل دستمزد دارند . به عبارت دیگر عادی­سازی کار تجارت تحقق یافته و حرکت از بخش غیررسمی به رسمی محقق می­گردد .

          جدول (2) را می­توان به شکل خوش­بینانه­تری تفسیر نمود . وقتی حداقل دستمزدهای جاری دستگاه دولت مکررا پایین تر از سطح  دستمزدهای سرمایه­گذاران کوچک و متوسط  قرار می­گیرد ، درآمد ناخالص بخش تجارت غیررسمی می­تواند اساسا برای نیمی از تجار بالاتر از دستمزد نیروی کار بخش صنعت باشد .

ج) سرمایه­ی شغلی

                        تجار خرد برای کاهش ریسک سرمایه­گذاری سعی می­کنند تا سرمایه شغلی خود را به حداقل برسانند . هم­چنین در پیمایش اجرا شده در جاوه مرکزی ، دوسوم موسسات بخش غیررسمی ، سرمایه شغلی کم­تر از 265000 روپیه ( معادل 135 دلار امریکا) را گزارش نموده­اند و بیش از یک چهارم، سرمایه شغلی کم­تر از 25000روپیه ( 5/12 دلار ) داشته­اند .

          جدول (3) سرمایه شغلی سرمایه­گذاران تجارت در بخش رسمی و غیررسمی

سرمایه ( روپیه اندونزی )

بخش رسمی

بخش غیررسمی

مجموع

25000-3500

(9/22)  66

(20)  66

82500-26000

(9/22)  66

(20)  66

265000 83000

(7)  3

(5/21)  62

(6/19)  65

1219000 - 266000

(3/16)  7

(8/20)  60

(2/20)  67

1220000 و بیش­تر

(7/76)  33

(8/11)  34

(2/20)  67

مجموع

(13)  43

(87)  288

(100)  331

پس­انداز شخصی هنوز هم منبع اصلی تشکیل سرمایه برای بخش تجارت غیررسمی به نظر می­آید . پاسخ دهندگان اظهار داشته­اند که رباخواران ، 13 درصد منبع تشکیل سرمایه شغلی هستند . اما احتمالا این رقم کم برآورد شده زیرا 1/21 درصد از سرمایه­گذاران به این­ها مقروض بودند .

          دستیابی به اعتبار ، مهم­ترین دغدغه­ی سرمایه­گذاران غیررسمی و کوچک به حساب آمده و پاسخ­دهندگان نیز این امر را تایید نموده­اند . پیمایش دلالت بر این داشته که 4/44 درصد به جهت فعالیت اقتصادی خود به منابع غیررسمی مقروض بوده­اند .  ( 21 درصد به دوستان ، 8/4 درصد به بستگان و 1/21 درصد به رباخواران ). برخلاف مطالعات دیگر که فقدان دسترسی و مشکلات اداری را  دلیل اتخاذراهبرد ریسک گریزی حساب شده دانسته­اند ، مطالعه­ی اخیر محدودیت­های استفاده از وام­های بانکی را در این رابطه بررسی کرده است .

          جدول (4) منابع سرمایه شغلی ( درصد از موسسات)

منبع اصلی

منبع ثانویه

منبع ثالث

سرمایه شخصی

4/73

1/24

5/12

خانوادگی

9/7

3/16

6/15

بانکی

6/6

3/25

8/18

تعاونی

5/1

6

8/18

منابع دیگر

6/10

3/28

3/34

تعداد :  33

پاسخ­های مربوط به دلیل مشکلات و کاهش فعالیت اقتصادی  در پرسش­­نامه­ی پیمایش ،بر این دیدگاه صحه گذاشته­اند .پاسخ­گویانی که مشکلات توسعه­ی فعالیت اقتصادی خود را دریافته­اند  ، به دلایلی جز فقدان اعتبار اشاره کرده­اند . 8/14 درصد پاسخ­دهندگان به فقدان سرمایه و 26 درصد به فقدان مشتری و کاهش فروش اشاره داشته­اند .

          این که یک موسسه به اعتبارات بانکی دسترسی داشته و طرح­های دولتی مختلف اعتبارات حمایت شده فراهم آورند برای شاغلین بخش رسمی بسیار تععین کننده است . 70 درصد سرمایه­گذاران بخش رسمی و 30 درصد از بخش غیررسمی، از وام­های بانکی بهره­مند گردیده بودند . گروه دوم از تجار بخش غیر رسمی فوق ، خواهان قبول ریسک ناشی از دریافت وام­های بانکی بودند . ریسک­ناشی از قرض گرفتن از رباخواران و دیگر منابع غیررسمی اعتبار، بسیار پایین است گرچه نرخ بهره­ی آن بالاست .  در مورد موانع پرداخت ، رباخواران خواستار پرداخت گسترده بدون ایجاد گرفتاری زیادبرای دریافت­کننده هستند در حالی که بانک ها بر محدودیت­ها  و سلب اقامه­ی دعوی از مشتری ، پافشاری می­کنند .

           بنابر این دستیابی به منابع اعتبار بانکی علامت خواسته­ی فزاینده­ برای قبول ریسک­های کارآفرینی وگام نخستین در حرکت به سمت بخش رسمی است . در بخش رسمی ، عوامل ریسک ذکر شده قابل کاهش بوده و سرمایه­گذاران دریافته­اند برای توسعه­ی سرمایه­گذاری ، بهتر این است که از  این اعتبارات استفاده نمایند .

          اطلاعات نشان­دهنده­ی تفاوت میان سرمایه­گذاران رسمی و غیررسمی در جدول (5) آورده شده است .

جدول (5) انواع اعتبار در جاوه مرکزی ( درصدی از موسسات تجاری که اعتبار دریافت داشته­اند )

انواع اعتبار

رسمی

غیررسمی

مجموع

قرض از بستگان

0

6/5

8/4

قرض از افراد دیگر

4/17

5/31

3/29

رباخواران

3/4

2/24

1/21

تعاون جمعی

7/8

9/8

8/8

بانک ها

5/69

8/29

36

انجام فعالیت با اعتبار

5/53

1/43

4/44

انجام فعالیت بدون اعتبار

5/46

9/56

6/55

5- راهبردهای کاهش ریسک : رسمی ساختن بخش غیررسمی

الف)معمای پیش روی تجار

                یکی از راهبردهای ریسک­گریزی توجه به  مقادیر کم است که چند دهه­ی پیش از سوی گیرتز[21] مطرح گردید . راهبر اخیر را می­توان تلاش برای حل مساله­ی غامض تجار دانست که به طور خلاصه در ادامه بیان می­گردد . جوامع روستایی به طور اعم و جامعه­ی روستایی جاوه به­طور اخص با درجه­ی بالای جمود ، نظام ارزشی متکی بر کمک متقابل ، اشتراک منابع  و تضمین بقاء شناخته می­شوند . تحت این شرایط ، تجار در یک جامعه­ی روستایی با مسائلی چند دست به گریبان هستند .

          تجار ناگزیر باید کالاها را از هم­نوعان روستایی که عضوی از جامعه­ی روستایی خود به­حساب می­آیند ، خریداری نموده و آن را به دیگرانی که در خارج از روستا قرار دارند ، بفروشند . در روستای خودشان ، قیمت­ها بیش از آن­که  تابع ارزش مبادلاتی تعیین شده در بازار رقابتی  باشند  ، تحت تاثیر  اخلاق اقتصادی  مبتنی بر معیار قیمت­های عادلانه و نیز تحت تاثیر تقدم ارزش استفاده­ی کالاهای اساسی  قرار می­گیرند . در خارج از روستا ، آن­ها با تقاضای بی سرو سامان بازار آزاد  و نوسانات غالبا زیاد  قیمت­ها در پاسخ به احتکار یا تغییر شرایط عرضه و تقاضا ، سروکار دارند . تجار در پی آنند تا حالتی میانه­رو داشته باشند و از این منظر مردان میانه­رو نامیده می­شوند که نه تنها ریسک هر زیان اقتصادی بلکه تبعیض اجتماعی و خشم اجتماع را هم تحمل می­کنند . این تجار در یک معمای اخلاقی گرفتارند : در حالی­که انتظار دارند که بهای عادلانه­ای به تولیدکنندگان محلی بپردازند ،ناگزیرباید کالا را به قیمت رقابتی که در بازار محلی یا حتی جهانی تعیین می­شود ، به­فروش برسانند.امکان دارد در پاره­ای موارد ، تفاوت قیمت با ایجاد سود بادآورده، تاجر را منتفع سازد . در این­گونه موارد ممکن است اگر او تسلیم اخلاق اقتصادی خویشاوندان یا شبکه تجارت نشده و سود خود را با دوستان ، همسایگان ، و بستگان تقسیم نماید ، در مورد او قضاوتی غیر منصفانه صورت گیرد . در صورتی که وی موفق به حل این معما گردد، سودهای بادآورده احتمالا در فعالیت دیگرو تحت تاثیر مرحله دیگری از سرمایه­داری خرد ، سرمایه­گذاری می­گردد .

مسئله­ی مشابهی رودروی تاجرانی قرار می­گیرد که به کار فروش کالا به هم ولایتی­های روستایی خود می­پردازند .اگر آنان بالاترین قیمت ممکن را به هم­ولایتی خود پیشنهاد کنند ، به آن­ها  به خاطر طمع زیاد ،خرده می­گیرند.اگر آن­ها خیلی دست و دل باز بوده ، قیمت پایین و اعتبار بالایی عرضه دارند ، زیان دیده و ممکن است حتی ورشکست شوند .

          پیروی از هنجارهای اخلاقی جامعه روستایی ، تجار را با مشکلات معمایی خاصی در بازپرداخت قرض­ها  و کمک به بستگان نیازمند یا همسایگان ، مواجه می­سازد چرا که حق معاش یک الزام اخلاقی است . آن­ها مجبورند یا زیان اقتصادی را قبول کنند یا شرافت اخلاقی را . در هر مورد آنان زیان خواهند کرد . یعنی آن­ها گرفتار معمای طبیعت سختگیرانه دنیا هستند .در این شرایط بعید است که سرمایه­ای انباشته گردد مگر این که فرد ، همه­ی رشته­های وابستگی با جامعه­ی پیرامون را از هم بگسلد .

          به نظر می­رسد تجار موفق­تر  به زعم خود ،راهبردهایی برای  حل معمای تجارت اندیشیده­اند که نخستین آن­ها تاکید بر" اقتصاد نقد بپرداز و ببر" است . تجارت با عرضه­ی مقادیر کم صورت گرفته و روابط اعتباری در جهت  کاهش ریسک و پرهیز از اضطرار در حمایت از همسایگان و بستگان مقروض ، سامان می­یابد . راهبرد دیگر به حداقل رساندن موجودی از طریق تهیه­ی روزانه­ی موجودی قابل تجارت است . این امر مستلزم استفاده از سود برای خرید کالاهای مورد احتیاج به صورت روزانه و نیز کاهش ریسک ناشی از الزام اخلاقی تقسیم موجودی با دیگران است .

          همان­طور که گرک[22] در مطالعات سال 1991 خود بر روی تجار دلتای جاوه ، نشان داده : یکی از تغییراتی که در اواخر دهه­ی گذشته  اتفاق افتاده  این است که چانه­زنی تقریبا به طور کلی مقبولیت یافته است .  به زنان فقیرتر،  قیمت کم­تری پیشنهاد شده یا اندکی بیش­تر از کمیت حقیقی  ، جنس تحویل می­گردد . این مرام روستائیان فقیر را به گونه­ای مورد حمایت قرار می دهد اما چانه­زنی به عنوان یک فرآیند اجتماعی در پیش روی کار تجار پا قرار دارد .

ب) ثبت و صدور پروانه

          اخیرا بخش غیررسمی دوره­ای از رسمیت­یابی را پشت سر می­گذارد که تا اندازه­ای کاهش نسبی بخش غیررسمی در برابر بخش رسمی را تبیین می­نماید . به­خصوص موسسه­ی تجارت اندونزی گام­های اول را در رویه صدور پروانه برداشته است ،اما سرمایه­گذاران به احتمال زیاد اخذ پروانه را نمی­پذیرند زیرا  این موضوع ، ریسک بیرون بودن از موقعیت تجاری شایسته را کاهش می­دهد .

          اطلاعات پیمایش اخیر در جاوه مرکزی نشان دادند که 12 درصد  کل تجار و 43 درصد تجار بخش رسمی تحت پروانه­ی سیوپ[23] که توسط موسسه تجارت صادر شده ،بودند . در جزایر خارجی که ادارات محلی موسسه تجارت به­تازگی گشوده شده­اند ، نرخ صدور پروانه بسیار پایین است . رویه ثبت و صدور پروانه­های دیگری نیز توسط ادارات دولتی محلی دنبال می­شود ، روال اداری این کار را مضاعف می­گرداند . برخی از سرمایه­گذاران تجاری کوچک و متوسط به­ناچار باید طبق یک روال زمان­بر و پر­هزینه، چهار پروانه کسب نمایند . از نگاه برخی تجار ، اخذ پروانه گرچه پرهزینه و پردردسر است ، ریسک تجارت را کاهش می­دهد به خصوص ریسک در حاشیه­ی یک تجارت پرمنفعت قرار گرفتن را کاهش می­دهد .

ج) خود رسمی سازی

           در سال­های اخیر تجار ناگزیر از اقدام  در رسمی­سازی فعالیت اقتصادی خود شده­اند . برخی از آن­ها به تشکیل تعاونی و یا الحاق در تعاونی­های موجود مبادرت کرده و به دنبال دسترسی به نهادهای بانکی رسمی بوده­اند با مقایسه اطلاعات پیمایش با اطلاعات سال 1992 به این نتیجه می­رسیم که. شمار تجار بی­سروسامانی که فاقد مکان ثابت فعالیت هستند ، هنوز هم بالاست اما در حال کاهش است . ( 8/37 درصد به علاوه 8/8 درصد تجار دوره­گرد ). امنیت انجام یک فعالیت اقتصادی ضرورتا تضمین شده نیست اما حداقل این است که بهبود یافته است .

د) بخش غیررسمی پنهان

                        رسمی­سازی  به کلامی دیگر  پیشرفت بااشاعه­ی نهاد برونگان[24] می­باشد . تجار غیررسمی همیشه با سرمایه خود فعالیت نمی­کنند بلکه به شکل حق­العمل­کاری نیز فروش انجام می­دهند . وجه اشتراک فعالیت اقتصادی کوچک مقیاس و خوداشتغالی آن است که هر دو نوعی از اشتغال رسمی به حساب می­آیند.اطلاعات سرشماری یا ساکرناس[25] (برآورد نیروی کار بین­المللی) این­گونه کارگران را در طبقه­ی کارکنان مستقل آورده در حالی که در حقیقت ممکن است آن­ها بخشی از فعالان اقتصادی بسیار بزرگ مقیاس به حساب آیند . ما در این جا حدی بینابین این دو قائل شده­ایم . یک تاجر بزرگ، صاحب 11 کامیون و 45 گاری دستی است  که توسط 67 تاجر مورد استفاده قرار می­گیرند و به شکل حق­العمل­کاری به کار فروش می­پردازد . این سرمایه­گذاری بزرگ تجاری به لحاظ آماری، با 45 کارکن مستقل و 12 نفر کارکن مستقلی که به توسط اعضای فامیلی و 10 کارکن فامیلی یاری می­شوند ، در  رده­ی بخش غیررسمی قرار می­گیرد .

          تاجر خرد از یک راه دیگر هم ریسک خود را کاهش می­دهد و آن هنگامی است که وی کالاهای خود را به طریق حق­العمل­کاری یا بر مبنای یک قاعده­ی منظم منصفانه به ­فروش می­رساند . هزینه­ی سرمایه ، حداقل است و ریسک ورشکستگی و بده­کاری به میزان بالایی کاهش می­یابد . کالاهایی که فروخته نمی­شوند قابلیت برگشت به تاجر بزرگ­تر را دارند و زیان، اگر هیچ نباشد  حداقل این است که به موسسه­ی تجاری بزرگ­تری که معمولا به تسهیلات اعتباری دسترسی دارد ، منتقل می­شود .

ی) تفاوت در رفتار ریسک

          با توجه به نوع کالای فروخته شده ، تفاوت قابل ملاحظه­ای در رفتار مبتنی بر ریسک وجود دارد . تاجرینی که در کار فروش کالاهای کارخانه­ای هستند نسبت به آنانی که اجناس خانگی یا کارگاهی می­فروشند، بیش­تر از شانس و شرایط دریافت اعتبار بهره­مندند . گرچه عموما، مردان بیش­تر در کار تجارت­های پرسود می­باشند ، زنان بیش­تر خواهان باقی­ماندن طولانی مدت در فعالیت اقتصادی هستند . این بدان معناست که مردان به احتمال زیاد ریسک بیش­تری متحمل می­گردند  و ممکن است  شکست خورده و فعالیت اقتصادی خود را تغییر دهند و این موضوعی است که سزاوار توجه در پژوهش­های آینده است .

6-  چکیده و اظهار نظر نهایی

                بخش غیررسمی فعالیتی پرریسک  است که نه تنها ورود به آن آسان می­نماید بلکه به خاطر احتمال عدم موفقیت بالا ،  خروج از آن نیز سریع است . نتایج عملی تحقیق اخیر در اندونزی نشان داد که تجار خرد راهبردهایی چند برای ریسک­گریزی یا برگرندان ریسک به دیگری در پیش گرفته و به کمک این راهبردها موفقیت­های شایسته­ای داشته­اند . عموم این تجار منفعت­طلب هستند اما به دلایل فرهنگی و به علت تصورات مبهم از درآمد ، هزینه و سود ، تحت شرایط نامطمئنی به تجارت می­پردازند . دیگر یافته­های پژوهش از این قراراست :

1-    بخش غیررسمی اندونزی عمده­ی نیروی کار در حال افزایش را جذب نموده اما به نظر می­رسد که این ظرفیت جذب ،آرام آرام کاهش می­یابد . در نتیجه، ورود به بخش غیررسمی در حال کاهش است .  

2-    سیاست­های کلانی مثل سیاست مضیقه­ی پولی ، سامان­دهی مجدد بخش رسمی و کارآمدی اداری فزاینده ، با رسمی سازی بخش غیر رسمی همراه شده­اند .

3-    امکان بهره­مندی از فرصت اشتغال در بخش غیررسمی ، به­خصوص برای زنان محدودتر شده است . دستیابی به عرصه­های فعالیت اقتصادی مطمئن در بخش رسمی به شکل وارونه­ای از افزایش هزینه­های معاملاتی ناشی از تنوع جوازها و پروانه­هایی که از سوی ادارات دولتی خواسته می­شود ، متاثر گردیده است .

4-    به نظر می­رسد اقدام سیاسی در جهت توسعه­ی منابع ، نظیر برنامه­های آموزشی ، تاثیر کمی بر توسعه­ی کارآفرینی در بخش غیررسمی دارد . دفترداری ، حسابداری و دیگر عوامل اساسی مدیریت مطلوب باید از طریق آموزش­های حین اشتغال و خودیاری­ها به ثمر برسند .

5-    برنامه­های اعتبار دولتی تاثیر فزاینده­ای بر سرمایه­گذاران تجاری متوسط دارد اما چندان بر روی تجار خردی که به تحرک پس­انداز شخصی و نهادهای اعتباری غیررسمی مخصوصا رباخوران متکی هستند ، اثر نمی­گذارد .ناکامی در مستهلک­سازی سرمایه شغلی ( و ایجاد رویه­ای بر عکس این حالت ) یکی از عوامل آشکار شکست فعالیت اقتصادی است .

6-    گرچه تجار خرد برخی از راهکارهای ریسک­گریزی یا برگرداندن ریسک به دیگری را توسعه داده­اند ، نیروهای فرهنگی قدرتمندی نیز چون "معمای حل نشده­ی تجار" درکارند که ریسک فعالیت­های بخش غیررسمی را استمرار می­بخشند . این نیروهای فرهنگی ممکن است با افزایش رسمی­سازی از دور خارج گردند .  به هر حال دریک دوره کوتاه­تر، سیاست مداخله در توسعه­ی منابع انسانی ، کارآمدترین مفهوم برای کاهش ریسک سرمایه­گذاران بخش غیررسمی و  ابداع تکنیک­های بهتر مدیریت ریسک  در محیط اقتصادی ، اجتماعی و اداری  روبه تغییر می­باشند .



[1] Hans – Dierer Evers

[2] Ozay Mehmet

[3] Hart

[4] Victor Tokman

[5] De Soto

[6] McGee

[7] Mazumdar

[8] Sethuraman

[9] Boeke

[10] Geertz

[11] Klaten

Pasar[12]

Pasar [13]

Kaki Lima Luar [14]

Toko [15]

Kampung [16]

[17] UNTUNG

[18] UNTUNG BERISH

[19] warung

[20] kios

[21] Geertz

[22] Gerke

[23] SIUP

[24] borongan

[25] SAKERANAS

کیفیت کالای قاچاق و بهداشت و سلامت اجتماع

عنوان :

کیفیت کالای قاچاق و بهداشت  و سلامت اجتماع         

  نویسنده : دکتر حبیب­اله فصیحی ( مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرری )

ماخذ : مجموعه سخنرانی های همایش تخصصی راهبردهای نوین در مبارزه با قاچاق کالا و ارز ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز 1390 صص 154-146  

  چکیده

دولت­ها در راستای مسئولیت خود در حفظ بهداشت و سلامت شهروندان ، اهرم­های نظارتی و دستگاه­های کنترل­کننده ویژه­ای تدارک می­بینند تا بر تولید و عرضه کالاها نظارت نمایند. در کشور ما نیز سازمان­هایی چون موسسه استاندارد و دستگاه­هایی چون وزارت بهداشت مسئول نظارت بر کیفیت کالاهای تولید شده در داخل و یا کالاهای وارداتی هستند تا مبادا به دلیل تولید یا واردات کالاهای غیر بهداشتی و بی­کیفیت ، سلامت اجتماع به خطر افتد .

آن­چه در روند قاچاق کالا اتفاق می­افتد این است که افراد یا شبکه­هایی از مجاری غیر مجاز کالاهایی را بدون اعمال نظارت دستگاه­های مسئول روانه­ی بازار کرده و یا با استفاده از گریزگاه­های موجود در مبادی رسمی ، کالای خود را به­دور از هرگونه اعمال کنترل کیفی و بهداشتی عبور می­دهند . در هر دو صورت احتمال این­که کالای عرضه شده به گونه­ای از نظر کیفیت و استاندارد مشکل داشته باشد زیاد است. چنان­که در عمل نیز این مشکلات آشکارا بروز و ظهور داشته­اند . از طرف دیگر به دلیل این که نیروی انتظامی و دستگاه­های مسئول دیگر وظیفه دارند تا به کشف و ضبط کالاهایی که به این شکل روانه بازار می­گردند ، بپردازند ، قاچاقچیان ناگزیر از به­کارگیری ترفندها و شگردهای خاص دربسته­بندی، جاسازی ، حمل، نگه­داری و عرضه کالاهای قاچاق هستند و این موضوع نیز سبب فاسد شدن و از دست رفتن کیفیت و سلامت کالاها می­گردد . 

واژه­های کلیدی:  کالای قاچاق ، اهرم­های نظارت ، کیفیت کالا ، فساد کالا ، مخاطره بهداشتی

مقدمه

اهمیت بهداشت و سلامت جسم و روان بر کسی پوشیده نیست . برخورداری از جسم و روان سالم یکی از حقوق مسلم فردی و اجتماعی است. سلامت جسم و روان مهم­ترین ابزار تکامل انسان است وجامعه­ی موفق جامعه ای است که جسم و روان مردم آن سالم باشد.

سلامتی ، گران­بهاترین و ارزشمندترین نعمت الهی است و طبیعی است که هیچ عقل سلیمی نمی­پذیرد که فرد در راه رسیدن به هر هدفی هرچند هم که مهم باشد ، آگاهانه سلامت خود را به خطر اندازد . وارد کردن زیان به سلامتی و انجام هر عملی که مستلزم زیان جسمی باشد از نگاه شرع مقدس اسلام نکوهش و تحریم شده است . تحقیق و تفحص در آیات قرآن و احادیث و متون اسلامی توجه و دقت اسلام را نسبت به بهداشت و سلامتی فرد و جامعه روشن می سازد. هیچ دین و مکتبی مانند اسلام، نسبت به مسائل و اصول بهداشتی سفارش نکرده است. اسلام اکثر مسائل بهداشتی را تحت عنوان واجب، حرام، مستحب یا مکروه یا مباح بیان کرده است.

بدیهی­ترین و ساده­ترین عاملی که سلامت فرد و جامعه را به خطر می­اندازد ، مصرف خوراکی­ها و آشامیدنی­هایی است که به هر دلیل سالم نیستند . جدا از مسکرات و خوراکی­ها و آشامیدنی­هایی که به دلیل زیان­های جسمی ، روحی و اخلاقی مربوط در شرع مقدس اسلام حرام گردیده­اند ، پاره­ای از مواد غذایی به دلیل استفاده از مواد نامناسب در تولید ، رعایت نکردن اصول بهداشتی در تولید و عرضه ، تقلب ، شرایط نامناسب نگه­داری و همانند آن زیان­آور هستند و از این رو سلامتی مصرف کننده­ی غالبا ناآگاه را  تهدید می­کنند.

دارو ، شوینده­ها  و لوازم آرایشی  گروه دیگری از کالاها هستند که مصرف آن­ها بی­نهایت حساس و تاثیرگذاری انواع نامطلوب  و نامرغوبشان بر سلامت جسم و روان  آنی و گاه غیرقابل جبران است .

و در نهایت کالاهای مصرفی بادوامی را می­توان ذکر کرد که در صورت نداشتن استانداردهای لازم می­توانند مخاطرات جدی به همراه داشته باشند هرچند این مخاطرات چون دو گروه کالایی یاد شده­ی پیشین محسوس و زودهنگام نباشد .

در دهه‌های اخیر حفظ سلامت و منافع مصرف‌کنندگان در قلمرو وظایف و مسئولیت‌های اولویت‌دار بخش دولتی، خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی قرار گرفته و امروزه در بسیاری از کشورها مقررات و سیاست‌های تجاری در مورد تولید، واردات و عرضه‌محصولات خاص ( که به سلامت و رفاه افراد جامعه ارتباط دارد ) وضع و به مورد اجرا گذاشته می‌شود تا از مصرف کالاهای زیان‌آوری که سلامت مصرف‌کنندگان را به خطر می‌اندازد، جلوگیری شود. در نظام جمهوری اسلامی نیز به دلیل تکلیفی که حکومت در برابر سلامت و حفظ حقوق مادی و معنوی افراد جامعه برعهده دارد ، راهکارهای بسیاری اندیشیده شده و به مورد اجرا گذاشته می­شود تا این که مردم بتوانند از تغذیه و مصرف سالم و مطمئن بهره­مند گردند . با این حال سودجویان فراوانی نیز هستند که با انواع شگردها و ترفندها از کنترل­های قانونی می­گریزند و با تولید و عرضه­ی کالاهای نامرغوب ، نامناسب و زیان­آور، حقوق اجتماع را پایمال و سلامت و بهداشت مردم را به خطر می­اندازند . در این مقاله به بررسی جنبه­ها و ابعاد مختلف عرضه و مصرف کالاهای زیان آور با تاکید بر مقوله­ی قاچاق خواهیم پرداخت .

کالای قاچاق و سلامت اجتماع

صرف­نظر از علل ورود کالاهای قاچاق به بازار و دلایل مختلف خرید و مصرف آن توسط خانواده­ها که گرچه موضوع بسیار مهمی است در این نوشتار مجال پرداختن به آن وجود ندارد، در خصوص آن­چه به موضوع مقاله مرتبط است باید گفت که به­طور مسلم هر شخص برای سلامتی خود ارزش غیرقابل وصف قائل است وبه­طور مسلم هیچ خانواده­ای حاضر نمی­شود  در شرایط عادی به خاطر منفعت مادی سلامتی خود و خانواده خویش را با مصرف کالایی که می­داند یا حتی گمان می­برد زیان­آور است به خطر اندازد . بنابراین از جهت بهداشت و سلامتی  ،مصرف کالاهای قاچاق ریسک بزرگی است که اغلب غیر قابل جبران است . گرایشی که به خرید این گونه کالاها در نزد مردم وجود دارد یا از سر اضطرار است یا به دلیل ناآگاهی . اضطرار ، خاص خانواده­های کم­درآمد و اغلب زیر خط فقر است که به دلیل ناتوانی مالی در خرید کالای مطمئن غیرقاچاق به قبول چنین ریسک هولناکی تن می­دهند . البته در اغلب موارد فقر مالی با فقر فرهنگی نیز عجین است . یعنی این­گونه مصرف­کنندگان از شناخت و درک پیامدهای خطرناک بهداشتی مصرف این کالاها ، ناتوان هستند . بنابراین مشکل اساسی ناآگاهی افراد جامعه نسبت به مخاطرات و عواقب مصرف کالاهای قاچاق است که آن­ها را به خرید این کالاها متوجه می­سازد .

مشکل اساسی،  ناآگاهی افراد جامعه نسبت به مخاطرات و عواقب مصرف کالاهای قاچاق است که آن­ها را به خرید این کالاها متوجه می­سازد

هر قسم از کالاهای قاچاق  می­تواند به خاطر شرایط خاص تولید ، نگه­داری ، بسته­بندی ، حمل ، عرضه و مانند آن  برای سلامت مصرف­کننده خطر ایجاد نماید که البته پاره­ای از این شرایط برای کالاهای مختلف ، یکسان هستند . فرض اساسی ما در این گفتار این است که به دلیل اهمیت انکارنشدنی و فوق­العاده زیاد سلامت تن و روان برای هر انسان خردمند ، در صورتی که ابعاد مساله برای مردم به روشنی تبیین گردیده و نمونه­های عینی این مخاطرات بیان گردند ، در نتیجه­ی خودداری مردم از مصرف کالاهای قاچاق ، بخشی از مساله­ی قاچاق خود حل خواهد شد .

مصرف مواد غذایی قاچاق و سلامت جسمانی

اولین شرط داشتن شرایط بدنی سالم ، رژیم تغذیه­ای صحیح و کاملی است که انواع مختلف از نیازهای بدن از ویتامین­ها تا پروتئین و غیره را در حدکفایت برآورده سازد . به همان ترتیب که پرخوری و کسب چربی و قند اضافی بدن را بیمار می­سازد ، نارسایی انواع مواد مورد نیاز یا استفاده از مواد نامناسب و نامطئن نیز موجب بیماری می­گردد . با وجود اهرم­های کنترلی زیاد در بازار مواد غذایی به ویژه کنترل­هایی که وزارت بهداشت معمول می­دارد ، درصد زیادی از مواد غذایی وآشامیدنی عرضه شده را مواردی تشکیل می­دهند که به هر دلیل مناسب مصرف نیستند . بخش بزرگی از این­ها محصولاتی هستند که به گونه­ای از مقررات و کنترل گریز نموده­اند و به دور از هر گونه نظارتی وارد بازار شده­اند . در این میان سهم بزرگی به محصولات قاچاق اختصاص دارد .

 از این منظر محصولات قاچاق به کالاهایی گفته می­شود که  از مجاری غیر مجاز به کشور وارد شده­اند و یا به­گونه­ای خود را از کنترل­های بهداشتی و قانونی مربوط در مبادی رسمی رهانیده و به بازار گسیل گشته­اند . بخشی از کالاهای قاچاق نیز از کاستی­ها و خلاء­های قانونی و اجرایی مربوط به بازارچه­های مرزی ، تعاونی­های مرزنشین ، کالای ته­لنجی ، مناطق آزاد  ، بار همراه مسافر و همانند آن سوء­استفاده کرده­ و از مجاری عرضه سربرآورده­اند .

انواع شکلات ، آدامس و تنقلات ،روغن ، طعم­های خوراکی ، انواع نوشابه­ها ، پودر شربت ، ماکارونی ،چای ،کنسروهای مخلف  و حتی میوه عمده­ترین کالاهای غذایی قاچاق را تشکیل می­دهند . [1]

نوشیدنی ها درصدر مواد غذایی قاچاق هستند. ضمن این که در سال های اخیر قاچاق خشکبار چون گردو و بادام نیز به علت افزایش قیمت داخلی رکورد زده و بعد از این دو نیز انواع کنسرو و سپس شکلات و شیرینی و در نهایت برنج و چای نیز از مواد غذایی اصلی هستند که بیش­ترین واردات قاچاق را به خود اختصاص می­دهند.[2] بنابر اعلام مدیرکل امور دستگاه‌های اقتصادی و پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، میزان کشفیات مواد غذایی قاچاق در سال 1389 برابر 29 میلیارد بوده که نسبت به سال 88، 230 درصد افزایش داشته است و انواع نوشیدنی‌ها در صدر مواد غذایی قاچاق هستند که از مرزهای جنوبی کشور وارد می‌شوند.

میزان کشفیات مواد غذایی قاچاق در سال 1389 برابر 29 میلیاردریال بوده که نسبت به سال 88، 230 درصد افزایش داشته است و انواع نوشیدنی‌ها در صدر مواد غذایی قاچاق هستند

در پشت ویترین فروشگاه های مواد غذایی، انواع و اقسام مواد خوراکی با اسم و نام های گوناگون را می بینیم به عنوان مثال در بازار شکلات با نام های Mars ، elit، Bebto،  Klassno  و... روبه رو می شویم که از کشورهای فرانسه، ایتالیا، تایلند، مالزی و... وارد می شود، همچنین ماکارونی Barilla و نام های دیگر در فروشگاه های مختلف، جای ماکارونی های تولید داخلی را گرفته و باعث شده است که ماکارونی های داخلی بیشتر مورد نظر ذائقه مشتریان باشد و پودرهای سوخاری کنتاکی KFC و کنسروهای ماهی MILo و   Rozla و کمپوت های میوه ای Merry، Dole ، Stavex و Delphi و... از دیگر مواد خوراکی اند که در بازار به فراوانی یافت می شود.همین طور انواع روغن زیتون شکل دیگری از کالاهای مواد خوراکی است که با عنوان loxa، kristal،     monini و... از کشورهای ایتالیا، اسپانیا و ترکیه وارد می شود.

حکایت قاچاق میوه کمی متفاوت است. در واقع میوه کالایی نیازمند شرایط نگه­داری خاص است و باید با کانتینرهای یخچال دار حمل شود، ضمن آن­که قاچاق این محصول در حجم کم صرفه اقتصادی ندارد و عبور چنین کالایی با این مشخصات از مرزهای کشور بسیار عجیب و سؤال برانگیز است. وقتی میوه‌ها با این حجم بالا و با کانتینر یخچال دار وارد کشور می‌شود و طوری برنامه‌ریزی می‌شود که قبل از فاسد شدن به دست مصرف‌کننده برسد، باید گفت این قاچاق، سازمان یافته است . به باور نایب‌رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی ایران میوه‌های قاچاق حدود ۵ درصد سهم بازار میوه کشور را در اختیار دارد وی بر امکان آلودگی این میوه‌ها به بیماری و آفت‌های مختلف صحه می‌گذارد .دبیر اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی  نیز اعتقاد دارد که قاچاق میوه می‌تواند ما را با انواعی از بیماری‌های عفونی روبه­رو سازد که به هیچ وجه آمادگی مقابله با آن را نداریم .در خصوص کنترل و نظارت بر واردات میوه و مواد غذایی و قاچاق میوه و گوشت ، قرنطینه‌هایی در بازارچه‌های مرزی برای واردات میوه ومواد غذایی وجود دارد تا سلامت این مواد توسط مأموران وزارت بهداشت مورد آزمایش قرار بگیرد و پس از عبور از این قرنطینه‌هاست که مجوز حضور این خوراکی‌ها در بازار مصرف صادر می‌شود، اما این داستان برای آن دسته از میوه‌ها و مواد غذایی است که از مبادی رسمی و قانونی وارد کشور می‌شوند.به اعتقاد این نماینده مجلس بیش­تر میوه‌های وارداتی قاچاق هستند؛ میوه‌هایی که هم از شرق و هم از غرب کشور وارد می‌شوند، اما انواع شرقی آن­ها یعنی میوه‌هایی که از پاکستان و افغانستان بدون مجوز وارد می‌شوند خطرناک‌ترند چون وزارت درمان کشورهایی مثل پاکستان و افغانستان نظارت کامل و درستی بر مواد غذایی ندارند.[3]

شاخص­های مختلفی برای سلامتی مواد غذایی در نظر گرفته می‌شود که در مورد موادغذایی قاچاق، این شاخص‌ها، هرگز کنترل نمی‌شود. مدیر کل نظارت بر مواد غذایی و آشامیدنی معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تاکید دارد که چون این مواد غذایی از مبادی قانونی کشور وارد نمی‌شود، شرایط مناسب نگه­داری و حمل آن رعایت نمی‌شود، بنابراین ماندگاری آن­ها تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به راحتی فاسد می‌شوند. موادغذایی باید در دما و رطوبت تعریف‌شده‌ای نگه­داری شوند تا به دست مصرف‌کننده برسندامامواد غذایی قاچاق ممکن است در دمای نامناسب و انبارهای غیربهداشتی چند روز نگه­داری شود که نه تنها فساد موادغذایی را در پی دارد بلکه مسمومیت غذایی، حداقل عارضه­ی مصرف این موادغذایی است. برای مثال در هفته نامه سلامت آمده است که اعضای یک خانواده به خاطر استفاده از زیتون سیاه قاچاق روانه بیمارستان شدند.[4] گزارش­هایی از این نمونه در نشریات فراوان است .  نکته­ی مهم دیگر مواد اولیه و تشکیل‌دهنده این موادغذایی است . در ساخت بسیاری از موادغذایی خارجی که تاییدیه مراجع بهداشتی را ندارد، رنگ‌های غیرمجاز و تقلبی استفاده شده و در شرایط بسیار غیربهداشتی تهیه می‌شوند که بیماری­زا هستند. در بسیاری مواقع افراد سودجو با استفاده از نام یک برند معروف، نوع تقلبی آن را با مواد اولیه نامرغوب و ناسالم تهیه می‌کنند و چون در مرزهای ورودی این مواد مورد بررسی قرار می‌گیرد به روش قاچاق آن را وارد کشورهای دیگر می‌کنند. از سوی دیگر مواد غذایی قاچاق قابلیت ردیابی و پیگیری ندارد. این مواد غذایی شناسنامه‌ مشخصی ندارند و معلوم نیست از چه موادی تشکیل شده، حتی شرایط نگه­داری آن در زمان مصرف نیز مشخص نیست، در نتیجه زمانی که مشکلی برای مردم به وجود بیاید قابلیت پیگیری وجود ندارد.

هر سال چیزی در حدود 45 هزار تن چای خشک به داخل کشور قاچاق می­شود میزان کشفیات چای قاچاق در آمارهای ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا در سال 1389 حدود 6/7 میلیارد ریال آمده است که البته بخش بیش­تر چای­های قاچاق­شده کشف نمی­شوند[5] .بسیاری ازمحموله­های چای که به صورت غیر قانونی و قاچاق به کشور وارد می­شوند، شرایط فرآوری ، بسته­بندی و حمل غیربهداشتی دارند اما در بسته­های شکیل و جذاب و با مارک­ها و برندهای معروف تقلبی به بازار عرضه می­شوند . وزارت بهداشت وسازمان­های دیگر مسئول در کشور ،قادر به اعمال کنترل­های لازم در این زمینه نیستند چرا که صددرصد آن­ها از خارج از مبادی رسمی و بدون نظارت­های قانونی به کشور وارد شده­اند . اغلب این محصولات آغشته به اسانس­ها ، رنگ­ها ،طعم­ها و افزودنی­های غیرمجاز زیان­آور بوده و ذائقه مصرف­کنندگان را با این مواد به خود متوجه می­سازند . رنگ و طعم این محصولات به هیچ وجه طبیعی نیست و مصرف آن­ها معمولا زیان­آور است . از این رو جلوگیری از این امر جدای از وجه اقتصادی آن ضرورتی اجتماعی و موضوعی است که به حکم وظیفه دولت برای صیانت از سلامت جامعه ضروری است.

            سرپرست سازمان چای کشور اعتقاد دارد که اغلب چای‌های خارجی در واقع همان بی‌کیفیت‌ترین چای داخلی با اسانس‌های شیمیایی بوده و 90 درصد چای‌ها در ادارات و وزارتخانه‌ها چای‌های تقلبی هستند . مدیرکل ظارت بر اجرای استاندارد موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نیز از وضعیت بازار چای کشور را بسیار نامناسب دانسته و بر این باور است که متاسفانه وضعیت به گونه‌ای شده که گاه  دلالان چای ،چای‌هایی را که 30 سال در انبارها مانده با چای‌های خارجی ترکیب کرده و به مردم می‌فروشند. وی با اشاره به این­که چای‌های وارداتی تنها به صورت بسته‌های 20 کیلویی اجازه ورود به کشور را دارند، اضافه می­کند که  چای‌های خارجی که با بسته‌بندی‌های کوچک در بازار مشاهده می‌شوند، قاچاق بوده و مجوز واردات نداشته‌اند.[6]

     

   بر اساس گزارش منابع غیر رسمی، روزانه بیش از دو و نیم میلیون دلار انواع مشروبات الکلی از مرزهای غربی به ایران قاچاق می شود.مقدار زیادی از این میزان مشروب الکلی توسط مرزنشینانی به ایران وارد می­شود که روزانه مسیری طولانی را با اسب یا پای پیاده از منطقه کمپی در تزدیکی مرز کردستان ایران، کردستان عراق و ترکیه، طی می کنند. حدود 80 درصد قاچاق مشروبات الکلی از این منطقه صورت می گیرد. برخی قاچاقچیان دستگیر شده اعتراف کرده اند که شرکت های فروشنده مشروبات در داخل خاک عراق، پول محموله ها را زمانی دریافت می کنند که محموله، سالم به مقصد رسیده باشد.[7]

       مصرف  مشروبات الکلی به هر طریق که تهیه شده باشد و از هر مسیری که به کشور وارد شده و به بازار عرضه شده باشد ،حرام و از این رو تجارت آن نیز ممنوع است .حرام بودن برخی کالاها از نظر شرع مقدس اسلام به دلیل زیان­هایی است که به لحاظ حسمی و روانی به فرد و اجتماع وارد می­کنند . مصرف الکل ریشه­ی بسیاری از جرایم مثل قتل ، تجاوز ، خودکشی ، فحشاء ، ضرب و شتم و . . . . . است .رفتارهای نامناسب ،پر حرفی یا کم حرفی ، بی ربط حرف زدن ، گوشه گیری ،پرخاشگری ،  رفتارهای نامناسب جنسی ، ناتوانی در انجام حرکات دقیق و ظریف ، اشکال در به خاطر سپاری وقایع ، تغییرات خلقی ، اختلال در قضاوت ، اختلال در عملکرد شغل اجتماعی ،توهمات شنوایی پایدار ،ابتلا به فراموشی ، و اختلال خواب و ... از جمله پیامدهای روانی مصرف الکل و  مواردی چون  ابتلاء به سیروز و نارسایی کبدی ، بیماریهای معده ، مری ، لوزالمعده ، ناتوانی جنسی ،افزایش خطر سرطان­های دستگاه­های گوارش ، سرو گردن ، سوء تغذیه ،
اختلال شدید در هماهنگی و کنترل هیجانات ، کاهش سطح هوشیاری و اغماء و نهایتا مرگ در اثر فلج عضله تنفسی از جمله عوارض جسمانی مصرف الکل به حساب می­آیند .

            با عنایت به این­که  مشروبات الکلی از کالاهای ممنوع به حساب می­آیند می­توان گفت که تمامی  موجودی بازار به­صورت قاچاق وارد کشور شده و یا به شیوه­های کنترل نشده­ی غیربهداشتی در داخل تولید و عرضه گردیده­اند .بر خلاف اغلب کالاها که با گذر از مرز و ورود به بازار داخلی، شناسایی و مقابله با آن دشوار است ، کالاهای ممنوع در هر مرحله­ای از تولید ، حمل ، انبار ، عرضه و مصرف آماج برخورد و مقابله قرار می­گیرند و از این رو تمامی این مراحل باید با شگردهای خاص و دور از چشم دستگاه­های کنترل کننده انجام پذیرد . این موضوع نگه­داری، حمل و عرضه را دشوارتر نموده و محصول را بیش تر در معرض فساد قرار می­دهد. وانگهی زمینه را برای تولید انواع تقلبی و غیراستاندارد آن هموارتر می­سازد . ناآگاهی افراد از اصول و میزان مصرف و استعمال انواع غیرمرغوب و نامطمئن به دلیل گرانی ناشی از محدودیت­های تولید و عرضه که طبقات گمراه کم­درآمد را از انواع کم­خطرتر گران­قیمت بی­نصیب می­سازد مزید بر علت می­گردند تا عوارض جسمانی و روانی ناشی از مصرف این کالای ممنوع و قاچاق ، مضاعف گردد . در مدت چهار سال گذشته دست کم 38 نفر به خاطر نوشیدن مشروبات الکلی دست ساز در کشور جان خود را از دست داده­اند .

کالاهای ممنوع در هر مرحله­ای از تولید ، حمل ، انبار ، عرضه و مصرف آماج برخورد و مقابله قرار می­گیرند و از این رو تمامی این مراحل باید با شگردهای خاص و دور از چشم دستگاه­های کنترل کننده انجام پذیرد . این موضوع نگه­داری، حمل و عرضه را دشوارتر نموده و محصول را بیش تر در معرض فساد قرار می­دهدو زمینه را برای تولید انواع تقلبی و غیراستاندارد آن هموارتر میسازد

         کالاهای دخانی قاچاق و به­ویژه سیگار نیز هر سال در حجم عظیمی وارد بازار شده و سلامت جامعه را تهدید می­کنند . هرچند استعمال هر گونه از کالاهای دخانی برای سلامتی زیان­آور است اما در این میان نیز خطر ناشی از برخی از انواع این کالاها که به­دور از کنترل­های قانونی و کیفی وارد شده­اند به مراتب زیادتر می­باشد . به گفته­ی سخنگوی شرکت دخانیات ایران قاچاق سیگار فاقد تصاویر بهداشتی به کشور در سال 1387به بیش از ‪ ۱۸میلیارد نخ رسید. از 5/62 میلیارد نخ سیگار مصرفی در کشور 1387، 25 میلیارد نخ آن توسط شرکت دخانیات و 8/6 میلیارد نخ آن با مشارکت سه شرکت خارجی در داخل کشور تولید شد.
در سال 1387 تنها 12میلیارد نخ سیگار از طریق قانونی وارد کشور شد و بیش از 18میلیارد نخ آن توسط قاچاقچیان به روش‌های غیرقانونی وارد بازار مصرف شده است. سخنگوی شرکت دخانیات ایران اعتقاد دارد که چاپ تصاویر بهداشتی بر روی پاکت­های سیگار سبب شده مصرف‌کنندگان برای خرید آن تمایل کم­تری نشان دهند و متاسفانه بازار سیگار کشور با رشد بسیار بالایی به تسخیر محصولات دخانی قاچاق درآمده و هر روز شاهد روند افزایش آن باشیم. متاسفانه میزان 60/ 6 میلیارد نخ سیگار قاچاق در سال 1387به 73/17میلیارد نخ در سال 1388رسیده که این امر روند افزایشی بیش از 173درصدی را نشان می‌دهد و افزایش این پدیده بیش­تر ناشی از چاپ تصاویر بهداشتی بر روی پاکت­های سیگار و فروش محصولات قاچاق فاقد این تصاویر و همچنین کاهش فروش محصولات دخانی مجاز به دلیل گرایش مصرف‌کنندگان به خرید کالای دخانی قاچاق بدون تصاویر و هشدارهای بهداشتی است.
سیگارهای قاچاق با بسته بندی‌های شکیل و بدترین مواد افزودنی از سوی شرکت‌ها تولیدشده و بدون پرداخت عوارض وارد کشور می‌شوند، سیگار کالایی مذموم و برای سلامتی زیانبار است اما سیگار قاچاق هم سلامتی را در مقیاس بیش­تری مورد تهدید قرار می‌دهد و هم ضربات محکمی را بر پیکره اقتصاد کشور وارد می‌کند. [8] به گفته­ی وزیر بهداشت و درمان، سیگارهای قاچاق که بدون برچسب و نشانه­های هشداردهنده هستند دارای مواد رادیواکتیو بوده و زیان آن­ها در افراد بسیار زیاد است.سیگارهای لایت و میوه‌ای و عناوینی مانند آن همگی تقلب هستند. اشکال مختلف سیگار نکوتین دارند واز مواد سمی استفاده شده است. از طرف دیگر مضرات سیگارهای قاچاق بسیار بیش­تر از سیگارهای داخل هستند.[9]

به گفته­ی وزیر بهداشت و درمان، سیگارهای قاچاق که بدون برچسب و نشانه­های هشداردهنده هستند دارای مواد رادیواکتیو بوده و زیان آن­ها در افراد بسیار زیاد است.سیگارهای لایت و میوه‌ای و عناوینی مانند آن همگی تقلب هستند

دارو و محصولات آرایشی قاچاق ، تهدیدی بر سلامت اجتماع

               قاچاق دارو پس از مواد مخدر و اسلحه ،وحشتناک ترین نوع قاچاق است ، چرا که سلامتی و جان انسان ها را شدیدا و به­سرعت در معرض خطر قرار می­دهد. شاید بتوان گفت که اهمیت دارو و مصرف صحیح آن در هر جامعه ای از اهمیت تغذیه صحیح نیز بیش تر است. فقر و نارسایی غذایی یا رژیم تغذیه نادرست ،اثرات مزمن و منفی درازمدت بر سلامتی جامعه دارد اما دارو نیازی است که به فوریت لازم می شود ، به فوریت تاثیر می گذارد و به همین ترتیب عوارض ناشی از سوء مصرف آن نیز خیلی زود دامن گیر فرد و اجتماع می گردد.[10]

یک بخش مهم از نیازهای دارویی که بازار قانونی قادر به پاسخ گویی به آن نیست ، داروهایی هستند که به لحاظ مسائل شرعی و اخلاقی محدویت دارند و یا مصرف آن ها به دلیل زیان­هایی که به دنبال دارد ممنوع شده­ است . هورمون‌های جنسی، داروهای سقط جنین، زیبایی اندام، داروهای نیروزا ،داروهای مخدروداروهای روان گردان از این جمله می­باشند .بخش بزرگی از مصرف داروهای قاچاق در این گروه قرار دارند.

            انواع داروهای سقط جنین جزء پرفروش­ترین داروهای قاچاق در بازار هستند. این داروها در سه نوع اروپایی، هندی و پاکستانی در بازار به فروش می‌رسند. در قوانین کشور ما سقط جنین و عرضه و مصرف داروهای مربوط، تنها در شرایط خاص و بسیار محدود و مطابق نظر و کنترل پزشک متخصص امکان پذیر است . دست زدن به سقط جنین غیرقانونی و خرید و استعمال غیر قانونی این داروها غالبا از سوی افرادی است که فساد جنسی مرتکب شده­اند و درصد کمی از آنان نیز به دلیل مشکلات خانوادگی و مالی به چنین عمل خطرناکی دست می­زنند.

     تقلب در تولید و عرضه نیز متاسفانه چیزی است که در بازار عرضه­ی دارو به فراوانی دیده می­شود . اغلب داروها  ، مکمل های خوراکی ولوازم آرایشی که  در مقایسه با تولیدات داخلی به قیمت ارزانی  در بازار قاچاق عرضه می­گردند، تقلبی بوده اما در پوشش لفافی شکیل و جذاب و با براندهای معروف در اختیار مشتریان قرارمی­گیرند. پاره­ای از این قبیل کالاها فاقد ماده­ی موثر بوده و چه بسا دارای ترکیبات خطرناک و نامربوط هستند .به عنوان مثال نوعی قرص قلبی و عروقی که از سال 1384 به صورت قاچاق وارد بازار خوزستان شد ،به جای ماده­ی موثر، در آن سیمان وجود داشت. گاهی نیز با این که تاریخ  واقعی اعتبار مصرف کالا گذشته اما در لفافی با تاریخ معتبر قرار داده شده است . افراد سودجو داروهای قاچاق را به طرز ماهرانه بسته‌بندی می‌کنند که حتی شناسایی آن برای متخصصان تولید دارو هم امکان‌پذیر نیست.

هم چنین به‌دلیل شرایط نگه داری این نوع داروها و نوع عرضه­ی آن، بسیار پیش می‌آید که حتی دارویی فاسد  به مشتری‌های بخت برگشته فروخته شده است. نمونه­هایی از این داروها اصولا دست ساز و فاسد هستند و از موادی نامرتبط و ناسالم ساخته شده­اند.  مکمل های غذایی، داروهای تقویتی، ویتامین های مختلف مثل ویتامین های گروه ، B کمپلکس، ویتامینD ، کلسیم و قرص آهن اغلب در این زمره قرار می­گیرندو محل واردات غیرقانونی آن ها هم بیش تر ازجنوب کشور به خصوص از کیش است . مطالعه­ای در سال 1386 نشان داد که بیش از 40 درصد داروهای قاچاق مربوط به فرآورده­های مکمل غذایی است که مصرف یا عدم مصرف آن ها به لحاظ پزشکی یکسان است .[11] یعنی به عبارت دیگر فاقد خواص لازمی هستند که مصرف کننده به خاطر آن ، این داروها را خریده و مصرف می­کند .مصرف کنندگان داروها به علت تصور اثرگذاری بیش تر این داروها نسبت به نمونه های داخلی، به خرید آن ها اقدام می­نمایند.

بیش از 40 درصد داروهای قاچاق مربوط به فرآورده­های مکمل غذایی است که مصرف یا عدم مصرف آن ها به لحاظ پزشکی یکسان است

داروهای نظیر ویاگرا و یا مشابه آن که در بازار و در تبلیغات ماهواره‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد به شدت خطرناک هستند و عرضه‌کنندگان این دارو تنها به فکر منافع خود هستند. عوارض پوستی، قلبی و بیماری های روانی نیز حاصل مصرف این داروها است زیرا این داروها به علت نظارت کم و مشتری بالا در بازار عرضه می‌شوند. برخی از داروهایی که برای درمان بیماری‌های جنسی در بازار ارائه می‌شود اعتیادآور هستند.

فروشندگان بازار تهران معتقدند که بیش از 50 درصد لوازم آرایشی و بهداشتی، کرم‌های پودر و مواد ساخت ریمل‌های آرایشی تقلبی است و حرفه‌ای‌ها با ترفندهای بسیار، با افزودنی‌های غیرمجاز و انواع چربی که معلوم نیست چه هست واز کجا به دست آمده، آن­ها را تولید کرده‌اند. بیش­تر خانواده‌ها هم به هنگام خرید، از کیفیت و مواد اصلی ساخت این مواد اطلاعی ندارند. شاید وقتی مسئول اداره نظارت بر مواد غذایی شبکه بهداشت و درمان کرج اعلام می‌کند در یک ماه بیش از دو تن انواع شامپو و لوازم آرایشی غیر استاندارد از تولیدی‌های غیرمجاز و فروشگاه‌ها جمع‌آوری و معدوم شده است یا در اخبار می‌خوانیم که با شناسایی دو انبار در تهران، بیش از دو میلیارد ریال لوازم آرایش کشف و ضبط شد، بیشتر به عمق فاجعه پی ببریم.به اعتقاد مشاور معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت[12] ،حساسیت شایع‌ترین عارضه لوازم آرایشی تقلبی است.

بیش از 50 درصد لوازم آرایشی و بهداشتی، کرم‌های پودر و مواد ساخت ریمل‌های آرایشی تقلبی است و  با ترفندهای بسیار، با افزودنی‌های غیرمجاز و انواع چربی که معلوم نیست چه هست واز کجا به دست آمده، تولید شده­اند

 احساس سوزش و سوزن سوزن شدن در محلی که ماده آرایشی استفاده شده ، شایع‌ترین شکایات مصرف ‌کنندگان است .  معمولا چنین افرادی به متخصص پوست مراجعه نمی‌کنند و خودشان از مصرف آن محصول خاص خودداری می‌کنند. سایر علائم شایع عبارت­اند از: قرمزی، تورم، خارش و تاول‌های آبدار. عوارض جانبی دیگری که می‌تواند در اثر استفاده از لوازم آرایش روی ‌دهد شامل کهیر، عفونت پوست، عفونت ریشه مو، تغییر رنگ پوست، آکنه (جوش‌های غرور جوانی)، تغییر رنگ و صدمه به ناخن و مو.

حساسیت شایع‌ترین عارضه لوازم آرایشی تقلبی است. احساس سوزش و سوزن سوزن شدن در محلی که ماده آرایشی استفاده شده ، شایع‌ترین شکایات مصرف ‌کنندگان است .


               عطرها سردسته­ی حساسیت‌زاها هستند  . عطرها و مواد خوشبوکننده شایع‌ترین علت ایجاد حساسیت پوستی در مواد آرایشی (حتی مرغوب­ترین انواع آن) هستند. با توجه به قدمت برخی از کارخانه­های خارجی در تولید مواد معطر و ادکلن و ناتوانی صنایع داخلی در رقابت با محصولات خارجی، این مواد یکی از مهم‌ترین اقلام بهداشتی و آرایشی قاچاق شده در کشور را تشکیل می­دهند .رنگ مو یکی از بحث بر انگیزترین اقلام آرایشی است خطر حساسیت‌زایی رنگ‌های مو حتی در بهترین مارک‌ها وجود دارد اما در مورد رنگ مو‌های تقلبی این احتمال بسیار بیش­تر می‌شود. ریزش مو در اثر رنگ موهای غیرمجاز تقریبا تبدیل به پدیده‌ای رایج شده است در برخی موارد گزارش شده ‌که فرد استفاده‌کننده مواد رنگ موی غیرمجاز به سبب مصرف این مواد پیاز موی سرش ‌سوخته و باعث طاسی غیرقابل بازگشت شده است، یا بر اثر مصرف لوازم آرایشی غیرمجاز تاول‌هایی بر روی پوست به وجود آمده است. در بحبوحه بیماری جنون گاوی این نظریه مطرح شد که برخی از مواد آرایشی خارجی ممکن است باعث سرایت جنون گاوی شوند. مدیرکل وقت وزارت بهداشت نیز این موضوع را تایید کرده که برخی از این مواد از فرآورده‌های دامی و حاوی اکولاژن و ژلاتین هستند که ممکن است باعث سرایت عارضه جنون گاوی شوند. احتمال این مشکل در مورد لوازم آرایش‌های تقلبی زیاد است و کارخانه‌های معتبر معمولا دست به چنین ریسکی نمی‌زنند.

         بعضی مواد آرایشی دارای مقداری روغن هستند که باعث بروز آکنه در پوست‌های مستعد می‌شوند. این مواد روغنی در لوازم آرایشی غیراستاندارد به میزان بسیار بالاتری می‌رسد، ‌به همین دلیل ایجاد جوش‌های سرسیاه و آکنه از عوارض ‌استفاده از لوازم ‌آرایشی غیراستاندارد است.  آفلاتوکسین‌ها مواد تولید شده توسط قارچ‌ها هستند که برای حیوانات و انسان سمی هستند. آفلاتوکسین B1 شایع‌ترین نوع موجود و یکی از قوی‌ترین کارسینوژن ها (مواد سرطان زا) برای انسان محسوب می‌شود. مصرف آفلاتوکسین توسط انسان می تواند منجر به صدمات کبدی حاد شود.آزمایشات صورت گرفته بر روی مواد آرایشی غیرمجاز نشان‌دهنده آن بوده که میزان این ماده سمی در آ­نها بسیار بالاتر از حد مجاز است.

             تجهیزات پزشکی نیز از اقلام عمده قاچاق به حساب می‌آیند. حجم سرمایه در گردش تولید و عرضه تجهیزات پزشکی در جهان بالغ بر 160میلیارددلار است که سهم کشور ما از این میزان در سطح شبکه بهداشت و درمان حدود 900میلیون‌دلارمی‌باشد و همین آمار قاچاقچیان را برای قاچاق تجهیزات پزشکی وسوسه می‌کند[13]. انواع کالاهای طبی در حو­زه پزشکی، دندانپزشکی و آزمایشگاهی قاچاق می‌شوند. به صورت ریزتر سرنگ‌ها، وسایل و پروتزهای ارتوپدی، نخ جراحی، آنژیوکت‌ها، استندهای قلبی یا عروقی، داروها و سایر موارد از جمله  مهم­ترین کشفیات قاچاق در این گروه هستند .

        آمارها نشان می دهد که حداقل در بخش ارتوپدی ۳۰ تا ۳۵ درصد درمان ها با جراحی و به کارگیری ایمپلنت ها انجام می شود که یکی از فراگیرترین بخش های استفاده از تجهیزات پزشکی است و حتی عمل هایی چون دریچه های قلب، مغز، چشم، زیبایی، سرطان ها و... بدون استفاده از تجهیزات پزشکی تقریباً غیرممکن است. قاچاقچیان مرگ، این تجهیزات را با عناوین مختلف از کشورهایی مانند چین، هند، پاکستان و برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی وارد بازار می کنند و متأسفانه مصرف کنندگان تنها به دلیل ارزان قیمت بودن این اقلام آن­ها را خریداری جان و سلامت خود را به خطر می­اندازند . به گفته­ی مدیرکل امور دستگاه­های اقتصادی و پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، میزان قاچاق کالاهای بهداشتی و آرایشی در کشور حدود 750 میلیون دلار است . بخشی از این قاچاق کالای همراه مسافر است که از طریق سفر به مناطق آزاد و کشورهای همسایه شکل می گیرد.[14]

یکی از فراگیرترین بخش های استفاده از تجهیزات پزشکی ایمپلنت­ها هستند که قاچاقچیان مرگ، آن­ها را با عناوین مختلف از کشورهایی مانند چین، هند، پاکستان وارد بازار می کنند و متأسفانه مصرف کنندگان تنها به دلیل ارزان قیمت بودن ، آن­ها را خریداری کرده و جان و سلامت خود را به خطر می­اندازند

کالاهای مصرفی بادوام قاچاق و مخاطرات بهداشتی آن­ها

           ملموس­ترین مخاطره در مصرف این نوع کالاها را شاید بتوان در مصرف پوشاک احساس نمود . پوشاک به­طور مستقیم با بدن در تماس است از این رو هر گونه آلودگی و تاثیر نامطلوب بهداشتی می­تواند به سرعت عیان گردد . پوشاکی که خارج از شبکه قانونی توزیع شده و به دست مصرف­کننده می­رسد معمولا در تولید آن بیش از هر چیز به ارزانی مواد اولیه توجه شده و از این رو بسیار احتمال دارد که از الیاف و رنگ­های نامناسب و غیر بهداشتی نیز تولید شده  باشند . مارک­های تجاری الصاقی بر روی آن­ها نیز اغلب جعلی و تقلبی هستند . تولیدکنندگان سودجو در کشورهای مجاور با استفاده از نام و نشان شرکت­های معتبر لباس­هایی با الیاف و رنگ­های گاه زیان­آور تولید کرده و از مجاری غیرقانونی آن­ها را به بازار گسیل می­دارند .

             نمود دیگر عرضه­ی پوشاک قاچاق در بازارهای موسوم به تاناکورا قابل مشاهده است .بیش­تر افراد با اسم تاناکورا به عنوان یک واژه و اصطلاح در زبان آسیای شرقی کم و بیش آشنایی دارند . فروشگاه­های تاناکورا همان سمساری عرضه­ی لباس­هایی است که معلوم نیست پیش از این بر تن چه کسی رفته است.  اغلب لباس­ها و کفش­های تاناکورا  به صورت بسته های پر از لباس­های فشرده شده از مرزهای غربی و شرقی وارد کشور می­شوند.  در شهرهای بزرگ کشور ما  به ویژه در شهرهای مرزی متاسفانه چنین بازارهایی شکل گرفته و به جایگاه عرضه­ی کالای قاچاق مبدل گشته­اند. به دلیل مشکلات اقتصادی، برخی از افراد و خانواده ها، نیاز پوشاک خود را به خاطر قیمت پایین این گونه لباس­ها از این طریق برطرف می کنند.با گذر از این فروشگاه­ها می توان انواع پیراهن، کفش­های تابستانی و زمستانی، لباس­های محلی کشورهای همسایه، کیف و عروسک در رنگ­های مختلف را مشاهده کرد. استقبال برخی از خانواده ها برای خرید لباس­های تاناکورا باعث شده که برخی فروشندگان این فروشگاه­ها بدون هیچ ضابطه ای از فروش لباس­های دست دوم و فاقد امنیت سلامت، پول زیادی به جیب زنند . این گونه بازارها تنها از نظر ترویج قاچاق  و ضربه زدن به تولید داخلی، مشکل­آفرین نیستند بلکه وجود این قبیل پوشاک دست دوم ممکن است سلامت جامعه و افراد آن را به خطر بیندازد. البسه مستعمل، از خارج از کشور وارد ایران می‌شود و از لحاظ بهداشتی دارای آلودگی است . استفاده از این لباس­ها برای افراد مشکلات بهداشتی در پی داشته و موجب بیماری پوستی می‌شود.[15] شاید لباس­های تاناکورا بعد از             جوشاندن، شستن و اتو کردن مشکل جدی پزشکی نداشته باشد ولی هیچ گاه نمی‌توان به پوشیدن آن­ها توصیه کرد. زیرا بسیاری از میکروب­ها مثل قارچ­ها حتی بعد از شستن هم از بین نرفته و تا زمان زیادی دوام می‌آورند و می‌توانند عامل خطرزایی برای افرادی که از این لباس­ها استفاده می‌کنند باشند . این میکروب­ها اگر به بدن افراد منتقل شوند ابتدا با خارش و مشکلات پوستی و بعد با خطرات جدی عفونی همراه می­کردند.
در واقع نمی‌توان به مصرف کنندگان این لباس­ها اطمینان داد که پوشیدن تاناکورا اگر تا به حال برایشان مشکلی ایجاد نکرده همیشه همین طور خواهد بود چون خیلی از ویروس­های این بیماری بعد از مدت طولانی خود را نشان می‌دهند.

       ابزارهای برقی ، لوازم خانگی و دیگر کالاهای بادوام قاچاق نیز بدون اعمال کنترل موسسه استاندارد و سایر دستگاه­های مسئول کنترل کیفی و ایمنی به بازار عرضه شده و احتمال بروز خطرات جسمی در استعمال آن­ها زیاد است . برای مثال بسیار پیش آمده که استفاده از لامپ­های غیراستاندارد و انفجار آن­ها در حین استفاده خطرات و صدماتی ببار آورده­اند . یا استفاده از ابزارهای برقی موجب ایجاد احتراق در آن­ها و آسیب­رسانی به شخص استفاده کننده گردیده است .

نتیجه­گیری

 مبارزه با پدیده قاچاق کالا و پیش­گیری از مصرف کالاهای قاچاق در جامعه تنها از نظر اقتصادی اهمیت ندارد . قاچاق کالا ضمن این­که به تولید ، اشتغال و درآمدهای دولت ضربه می­زند ، سلامت و بهداشت جامعه را نیز به خطر می­اندازد . کالاهای قاچاق غالبا بی­کیفیت و غیراستاندارد هستند چراکه انگیزه سودجویی ایجاب می­کند تا قاچاقچیان در انتخاب کالای مورد نظر تنها به قیمت پایین آن توجه داشته باشند . شرایطی نیز که این کالاها تا مقصد طی می­کنند به لحاظ پنهان­سازی و مخفی­کاری در انجام رویه قاچاق، شرایط ویژ­ه­ای است که آن هم خود در فاسد شدن کالا و ایجاد خطرات بهداشتی موثر است. با توجه به  اهمیتی که  بهداشت و سلامت اجتماع در نظر آحاد جامعه دارد ،بی­جهت نیست که مبارزه با پدیده­ی قاچاق امری مقدس و وظیفه­ای همگانی تلقی می­گردد . از این رو بر هر شخصی از افراد جامعه تکلیف است تا در راستای حفظ سلامت خود و همنوعان خویش از هر کوشش برای پیش­گیری از خرید و مصرف کالای قاچاق دریغ ننموده و در جهت مبارزه با این پدیده نامیمون تلاش نماید .

منابع

-        جهان صنعت(روزنامه) ، سال هشتم ، شماره 2026 ، 16/5/1390

-        زیویار ، پروانه (1388) ، قاچاق در بازار پوشاک ، نشریه اقتصاد پنهان ، شماره 11

-        سلامت (هفته نامه )، سال هفتم ، شماره 330 ، 8/5/1390

-        سایت خبری تابناک به نشانی  :               http://www.tabnak.ir/fa/news/110849

-         سایت ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز به نشانی :           www.epe.ir

-        سایت سلامت نیوز به نشانی : www.salamatnews.ir

-        سایت صنعت غذای ایران به نشانی : http://www.ifif.ir/newsview.asp?ID=4866    

-        ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ، معاونت پژوهش و آمار و اطلاعات

-         فصیحی ، حبیب­اله ( 1389): قاچاق دارد در ایران ، نشریه اقتصاد پنهان ، شماره 10 ، آذر و دی

-        قاسمی ،ملیحه  و مریم فاطمی قمی و داریوش شادان (1388):قاچاق دارو و داروهای تقلبی ، نشریه رازی شماره  9 ، سال بیستم ، مهر ماه

-        هموطن سلام (روزنامه) سه شنبه 18/5/90 13

-        http://webda.behdasht.gov.ir/index.aspx?siteid=326&pageid=32629&newsview=4046

-                                                                                    http://shahrara.com/details,1390,4,7,13,00.html                                         

-         http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=356741                                        



[1] روزنامه هموطن سلام سه شنبه 18/5/90         http://www.hamvatansalam.com/news

[2] به نقل از مدیرکل امور دستگاه‌های اقتصادی و پیشگیری ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا

[4] - هفته نامه سلامت  ، سال هفتم ، شماره 330 ، 8/5/1390

[5] - ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ، معاونت پژوهش و آمار و اطلاعات

[6] - روزنامه جهان صنعت ، سال هشتم ، شماره 2026 ، 16/5/1390 ، صفحه 12

-  [7]  سایت خبری تابناک به نشانی  :      http://www.tabnak.ir/fa/news/110849

[8] - سایت ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز به نشانی :  www.epe.ir

[9] - سایت سلامت نیوز به نشانی : www.salamatnews.ir

[10] - فصیحی ، حبیب­اله ( 1389): قاچاق دارد در ایران ، نشریه اقتصاد پنهان ، شماره 10 ، آذر و دی

[11] --قاسمی ،ملیحه – مریم فاطمی قمی و شادان داریوی (1388):قاچاق دارو و داروهای تقلبی ، نشریه رازی شماره 9 سال بیستم ، مهر 1388

[13] -                                                                             http://shahrara.com/details,1390,4,7,13,00.html

[14] - سایت صنعت غذای ایران به نشانی :            http://www.ifif.ir/newsview.asp?ID=4866

[15] -زیویار ، پروانه (1388) ، قاچاق در بازار پوشاک ، نشریه اقتصاد پنهان ، شماره 11 ، ص15